جدول جو
جدول جو

معنی کوتاه زبانی - جستجوی لغت در جدول جو

کوتاه زبانی
(زَ)
حالت و کیفیت کوتاه زبان. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کوتاه زبان شود، کم سخنی و نداشتن زبان دراز که موجب آزار دیگران گردد: سیرت و طریقت شمس الاسلام حسکا بابویه، رحمهاﷲ علیه، علمای فریقین را معلوم است که چگونه بوده از عفت و کوتاه زبانی و پاک نفسی. (کتاب النقض). و رجوع به کوتاه زبان و کوته زبان و کوته زبانی شود
لغت نامه دهخدا
کوتاه زبانی
حالت و کیفیت کوتاه زبان
تصویری از کوتاه زبانی
تصویر کوتاه زبانی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَهْ زَ)
کوتاه زبان. (فرهنگ فارسی معین). آنکه به جهت نداشتن حق، دعوی نتواند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
ز طمع است کوته زبان مرد آز
چو شد طمع کوته، زبان شد دراز.
اسدی.
و رجوع به کوتاه زبان شود
لغت نامه دهخدا
تنگ نظری، تنگ چشمی، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، و رجوع به کوتاه بین شود
لغت نامه دهخدا
(تَهْ زَ)
کوتاه زبانی. (فرهنگ فارسی معین).
نیست از کوته زبانی بر لبم مهر سکوت
تیغها پوشیده در زیر سپر باشد مرا.
صائب (از آنندراج).
و رجوع به کوتاه زبانی و کوته زبان شود
لغت نامه دهخدا
(زَ)
کسی که در سخن گفتن عاجز باشد. آنکه گفتارش فصیح نباشد. کوته زبان. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کوته زبان شود، آنکه به علت نداشتن حق، دعوی نتواند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، کم سخن. آنکه دراززبان نباشد. و رجوع به کوتاه زبانی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کوته زبان
تصویر کوته زبان
کسی که در سخن گفتن عاجز باشد آنکه گفتارش فصیح نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوته زبانی
تصویر کوته زبانی
کوتاه زبانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوتاه زبان
تصویر کوتاه زبان
کسی که در سخن گفتن عاجز باشد آنکه گفتارش فصیح نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
تنگ نظری تنگ چشمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
قصر النّظر
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
Shortsightedness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
myopie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
近视
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
نزدیک بینی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
ক্ষীণদৃষ্টি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
สายตาสั้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
uoni hafifu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
miyopluk
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
近視
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
근시
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
קְצַר רְאִיָּה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
miopia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
rabun dekat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
नजदीकी दृष्टि
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
miopia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
miopía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
короткозорість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
близорукость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
krótkowzroczność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
Kurzsichtigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
bijziendheid
دیکشنری فارسی به هلندی